من دلم پیش کسی نیست، خیالت راحت
منم و یک دل دیوانه خاطر خواهت
باز فکرت به کجاها نکشیدست عزیز؟
کوچه جا پای مرا،بی تو ندیدست عزیز
میشود جز تو دلم پیش کسی گیر کند؟
نکند عقل تو را اینهمه درگیر کند!...
بخدا اینهمه تحقیر شدن حقم نیست
خوار هم میشوم اما گل من ،حقم نیست
دست بردار،من از این فاصله ها میترسم
مشکلم حل نشد ازمساله ها میترسم
دست بردار ،بیا ،پای رسیدن دارم
با تو باید که درین جاده قدم بگذارم
دست بردار،بیا،من که دلم را دادم
من که در هر نفسم عطر تو را جا دادم
چشم از دوری تو تر بشود حقش نیست
دلم از دست تو پرپر بشود حقش نیست
من دلم پیش کسی نیست تو را می خواهم
آسمان دلم ابریست تو را می خواهم .....!
من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت
من به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش می کنی
یا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت ...
من حسادت می کنم حتی به دست گرم آن،
شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت می دود
من به رد مانده از اینجور سامان دادنت ...
اینکه چیزی نیست ، گاهی دل حسادت کرده به
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت می کنم حتی به قلب دشمنت
کاش هرکس غیر من، ای کاش حتی آینه
پلک هایش روی هم می رفت وقت دیدنت
ممنون ک لطف داری
به سلامتی اونایی که هم دل دارن هم معرفت اما کسی رو ندارن . . .به سلامتی اونایی که تک پرن و با هر آشغالی نمی پرن . . .به سلامتی تلخی روزگار که خیلی چیزا رو میشه خواست اما نمیشه داشت ...!....
زیبا
ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ...
ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶِ ﻋﻤﯿﻖِ ﯾﮏ ﺳﻨﮓ...
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ...
ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺤﻤﻞِ ﺳﮑﻮﺗﺶ ﻃﻮﻻﻧﯽﺳﺖ...
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ...
ﺣﺎﻟﻢ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﻣﺎند ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﻧﺞ ﻧﯿﺴﺖ...!!!
مرسی از نظر زیبات
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هرکسی می خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار می نویسم ای یار خانه ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر "خانه دوست کجاست؟ "
مرسی ک لطف دارین
سلام روزگار… چه میکنی با نامردی مردمان..
من هم ..اگر بگذارند …
دارم خرده های دلم را…
چسب میزنم… راستی این دل … دل می شود ؟
سلام...
علیک خوش اومدی ممنون از شما
در عشق باید
درد دوری کشید
غم یار خورد
ترس رقیب داشت
و زیر بار این همه له شد،
خوشه ی دست نخورده ی انگور زیباست
اما مست نمی کند... !
ممنون از متن زیبات
☜بعضى وقتا…
//یه اتفاقایى تو زندگیت میوفته…//
که باعث مىشه دیگه اون ادم سابق نباشى…
و این خیلى خوبه ✔
مرسی از حضورشما
♥میدونـــید ضرب المثل "ســرش بره قــولش نمیره" از کجا اومـــده؟♥
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
♠روس دستش "پسرش"رفت ولی "قولش "نـه♠
♠نیزه ها تا"جــگرش"رفـــت ولی "قولـــش"نـــه♠
♠این چه خــورشید غریبی ست که با حال نزار♠
♠پای "نعـش قـمرش"رفــت ولی "قولـش "نـــه♠
♠شیــرمردی کــه در آن واقعــه"هفــتادو دو"بار♠
♠دست غم بر"کمــرش"رفت ولی "قولش "نــه♠
♠هرکجا مینگری"نام حسین است و حســیــن♠
♠...ای دمش گرم♥سرش رفت ولی قولش نــــــــــه♥....♠
اگه خوشت اومد یه صلوات بفرست•○•○•
زیبا اللهم صلی الله محمد و اله محمد
دنــیـــا ادامــــه لــبـخـنـد تــــوســت ..
کــه تــــا آخــــریــــن لـــبــخـنـد مــــن کـــش مــــی آیــــد ؛
تـــو لــب بـــــرمــیــچــیـنــــی
و مـــن ..
جـــایی مـــیـــان آســـمـــان و زمـــیـــن ..
مـعـلق می شــــوم ..
عکستو واسه چی این جوری کردی داداش؟؟؟؟؟
دوش دالم باحاله خخخخ
سلام به شما و مهربانیتان . پستتون خیلی قشنگه . شاعرانه و دلنشین . لذت بردم
شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب
خیلی ممنون از شما
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
دوستت دارم
عمیق تر از
افتادن ماه در آغوش برکه ها
تازه تر از شروع ترد پاییز
و نرم تر از رویش رنگین کمان
در احساس خیس باران ها ...
من همیشه تو را دوست خواهم داشت ...
و بازهم یکی از همون ناشناسهای زیبا کلام
بامن رفت و آمد نکن... رفتن فعلی قشنگی نیست... با من فقط راه بیا!
سلاااااااااام
ممنون ک به وبم سر زدی
شما هم خسته نباشی
خواهش مرسی