محرم رسید! یادمان باشد: اول نماز حسین، بعد عزای حسین. اول شعور حسینی، بعد شور حسینی. محرم و صفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن، بساطش آموزه است نه موزه. تمرین خوب نگریستن است نه فقط خوب گریستن...!!!
سلام به آقا بهمن. خوشحالم که برام کامنت گذاشتی امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشی . از اینکه سرت به کارهای دانشکاهیت هست و فرصت نداری خیلی خوشحال میشم . بازم ممنونم
عاشق بودن تنهایی غریبی ست
نه دل می ماند و
نه دلداری
کاغذهایت همه خالی از واژه می شوند
کتابهایت همه سفید
فنجان قهوه ات پراز سرنوشت تلخ
عاشق بودن جهان تنهایی ست
باران تنهایی ست
پیاده روی در شهر تنهایی ست
عاشق بودن
پنجره ای ست روبروی قبرستانی وسیع
که تنها یک گور دارد
آن هم تنهایی ست
سلام به آقا بهمن. خوشحالم که برام کامنت گذاشتی امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشی . از اینکه سرت به کارهای دانشکاهیت هست و فرصت نداری خیلی خوشحال میشم . بازم ممنونم
متشکرم
دمنوش شعر و ادب, [۲۸.۱۰.۱۶ ۱۷:۵۸]
مُردنِ چشم
میانِ مژِگانی که خجالت داشتند
ابرُوانی که پس از معرکه تسلیم و ندامت داشتند
آن خطوطی،
که پس از آینه دیدن
سرِ تعظیم نمی آوردند...
چشم ها از سرِ حرصش، به خودش ...
چشمِ خیانت داشتند
گیسوانی که پس از شانه زدن
باد نمی دانست چیست!
مستِ سجاده ای از جنسِ تو می گشت
لیاقت داشتند
بدنِ گندمی ات خیره کنندست
خودت می دانی
ای دریغا که همه مدعیان
چشم عبادت داشتند
مَثَل مِثلِ منی
چالِ رخت بود که می خندیدی
مَثَل تیشه و کوه و دلِ شیرین سخنان بود...
قداسَت داشتند
و تو آنی که مرا نیز چو مجنون کردی
تو خودت را به ندانم زدی؛ یا که...
نگاهت داشتند؟
علی یاد
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ...
ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﺟﺘﯽ ﺑﺨﻮﺍﻩ...
ﺩﺭﻭﯾﺶ ﮔﻔﺖ:
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺭا ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ،
ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺑﻨﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ،
ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺣﺎﺟﺖ
ﺑﻄﻠﺒﻢ...!
#خدا
عاشق بودن تنهایی غریبی ست
نه دل می ماند و
نه دلداری
کاغذهایت همه خالی از واژه می شوند
کتابهایت همه سفید
فنجان قهوه ات پراز سرنوشت تلخ
عاشق بودن جهان تنهایی ست
باران تنهایی ست
پیاده روی در شهر تنهایی ست
عاشق بودن
پنجره ای ست روبروی قبرستانی وسیع
که تنها یک گور دارد
آن هم تنهایی ست
ممنون ک سر زدی
دیوانه نمیگوید دوستت دارم…
دیوانه میرود، تمام دوست داشتنی ها را
به هر جان کندنی که شده، جمع میکند از هر دری
و میزند زیر بغلش
و میریزد به پای کسی که
هیچوقت قرار نیست بفهمد دوستش دارد !
"مهدیه لطیفی"
شاید تعجب کنی از این همه آرامشم
خودمانی بگویم؛
به آخر که برسی فقط نگاه می کنی