یک نفر آمد و سهم دل تنهایم شد آمد و علت بیداری شبهایم شد دل به او بستم و چشم ازهمه کس پوشیدم سبب دلخوشی امشب و فردایم شد بس صدا کرده ام او را"عسلم" انگاری اسم او باعث شیرینی لبهایم شد شاعرم کرد غم چشم سیاهش اخر بهترین سوژه ی اشعار غم افزایم شد غزل اندر غزل از اسم قشنگش گفتم زد و گل واژه ترین واژه ی غمهایم شد بعد هر شعر و غزل گریه عجب میچسبد گریه اصلا نمک شعر و غزل هایم شد
راستی من عضو اینستاگرام نیستم . دیگه حوصله ی اونجا رو ندارم . ممنونم که به من لطف داری
با دلی روی زمین ریخته و پا خورده
ذهنم از خواندن احساس خودم جا خورده
هدف این نیست ،شما بوده و یا من باشم...
پشت این شعر پلاسیده و سرما خورده
مبلغ شاعری و عاشقی و رسوائی
مالیاتیست که بر زندگی ما خورده
آب ، باران و انار علم و ثروت _ آری _
حق آینده ساراست که ((دارا )) خورده!
چالشی نیست بر اندیشه او الا هو
واژه ای نیست بر این قافیه الا خورده
...
داور زندگی آفساید شما را گل زد
چه بنامیم ؟ زده ؟ شانس بد و یا خورده ؟
....
فتو شاپی شده تاریخ ولی می دانم
جسم عیسی ست که بر حجم چلیپا خورده ..
اوکی خسته نباشید ممنون ک لطف داری ب وبم
لایک داری عالی بود آقا
ممنون از حضورت
وبلاگ خوبی داری به شخصه لذت بردم به منم سر بزن
مرسی نظر لطف شماس
نه آرامشت را
به چشمـی
وابسته کن،
نه دستت را
به گرمای دستـی
دلـــــــــخوش…
چشمها بسته میشوند و
دستــها مشت میشوند…
و تو مـی مانـی و
یک
دنــــــــیا
تــــــــــنهائی…
ﺩﻟــــــــــــــــــﺖ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ،
ﺳـــــــــــــــﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﺑـــــــــــــﺎﻻ !..
ﺗﻼﻓﯽ ﻧﮑﻦ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻧﺰﻥ ، ﺷﺮﻣﮕﯿﻦ ﻧﺒﺎﺵ.
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ؛ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ، ﮔﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺰ ﺍﺳﺖ ..
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻨﯽ
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺎﺩﯾﺶ، ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﻮﺩ…
ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ.
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﻦ،ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺗﺮ !..
زمین گرد است !!!!……..
ممنونم از حضورت
مرسی
سلامتیه اوناییکه خودشون سنی ندارن ولی روزگاردلاشونوپیرکرده
به سلامتیه اوناییکه غماشونوبادیگرون تقسیم کردن وشادیاشونوبا بقیه
به سلامتیه اوناییکه به پای هم پیرشدن اما از هم سیر نشدن
به سلامتیه قدیمیا که به جای شماره بهم دل میدادن
به سلامتیه کوه که یه بار میگی دوستتدارم هزار بار جواب میشنوی
به سلامتیه معرفت برگای پاییزی که کمرشون زیر کفشامون میشکنه ولی زیر پامونو خالی نمیکنن
به سلامتیه مادرکه نه تکرار میشه نه تکراری....